در این دپارتمان، دو دسته خدمات شامل مدیریت مالی و مدیریت بازرگانی ارائه میگردد:
- مدیریت مالی
با توجه به روند جهانیشدن اقتصاد کشورها، متخصصان مالی کشور، بایستی با نظامهای مالی جهانی و شیوههای سرمایهگذاری و ابزارهای مالی پیشرفته آشنایی داشته باشند تا کشور بتواند موقعیت مالی خود را در دنیای متلاطم امروز تثبیت کند. رشته مدیریت مالی در همین راستا ایجاد شده است. در این رشته دانشجویان با تئوریهای نوین مدیریت مالی و کاربرد آنها آشنا میشوند و در نهایت میتوانند با ارائه راهکارهایی برای بسط و توسعه سرمایهگذاری، گامهای مؤثری در حل مشکلات اقتصادی کشور بردارند. دانشآموختگان مدیریت مالی علاوه بر توانایی تجزیهوتحلیل و حضور فعال در بازارهای مالی میتوانند. وضعیت مالی شرکتها و مؤسسات را مورد ارزیابی قرار دهند و در اخذ تصمیمات مالی مؤثر در سازمانها، نقش اساسی ایفا کنند.
دانش مدیریت مالی بر این فرض قرار دارد كه هدف اصلی و شاخص مدنظر مدیریت حداكثرسازی ثروت صاحبان سهام است. این هدف یا ایده آل تنها از طریق مدیریت كارآمد جریانهای نقدی كوتاه و بلندمدت شركت یا موسسه اقتصادی میسر است.
مبنای ایجاد ارزش كه هدف نهایی فعالیت یك موسسه اقتصادی و دانش مدیریت مالی است بر این اصل ساده قرار دارد: «امیدواری به اینكه پولی كه از شركت یا موسسه اقتصادی عایدتان خواهد شد بیش از پولی باشد كه به آن وارد میكنید.» بر این اساس مدیر مالی به دنبال آن است كه با مدیریت كارآمد جریانات نقدی كوتاه و بلندمدت، وجوه نقد افزونتری ایجاد كند. برای ایجاد ارزش و مدیریت وجوه نقد در مفهوم وسیع آن مدیر مالی سه تصمیمگیری اساسی پیش رو دارد:
I. شركت چـه سیاستهای سرمایهگذاری بلندمدتی را باید اتخاذ كند؟
II. وجوه نـقد موردنیاز برای سرمایهگذاریهای مدنظر چگونه تأمین شود؟
III. شركت به منظور برآوردن تعهدات کوتاهمدت خود به چه میزان وجه نقد نیاز دارد؟
مدیر مالی شركت به طور مداوم با تصمیماتی در این سه حوزه مواجه است و به دنبال دستیابی به تركیبی از سیاستها و تصمیمگیریها به منظور هدایت صحیح موسسه در این سه حوزه است كه نهایتاً هدف ایجاد ارزش و حداكثرسازی ثروت را برآورده كند.
چنانچه تركیب سمت راست و چپ ترازنامه را به عنوان نمایی از وضعیت مالی موسسه در هر لحظه مدنظر قرار دهیم با استناد بدان میتوان استدلال درستی در باب چرایی اینكه مدیر مالی به دنبال پاسخگویی به سه سؤال اساسی فوق است ارائه كرد.
I. سؤال اول در ارتباط با انتخاب نوع سرمایهگذاریها و تحت تملك درآوردن داراییهای ثابت است. البته نوع و تركیب داراییها متأثر از نوع صنعتی است كه شركت در آن صنعت فعالیت میكند. به فرآیند بهکارگیری و مدیریت داراییهای بلندمدت شركت بودجهبندی سرمایهای گفته میشود. تـصمیـم بـه انجام یا عدم انجام یك سرمایهگذاری و بهکارگیری دارایی یك تصمیم بودجهبندی سرمایهای است كه دربرگیرنده جریانات نقدی ورودی و خروجی از شركت است.
II. سؤال دوم به نحوه و چگونگی تأمین مالی برای مخارج سرمایهای میپردازد كه در ارتباط با سمت چپ ترازنامه است، این حوزه دربرگیرنده مدیریت ساختار سرمایه است.
III. سؤال سوم در زمینه مدیریت داراییها و تعهدات جاری است (قسمت بالایی ترازنامه در سمت راست و چپ.) بین حجم و زمان تحقق جریانات نقدی ورودی و خروجی از شركت عدم تطابق وجود دارد، علاوه بر این در مورد حجم و زمان تحقق جریانات نقدی عدم اطمینان وجود دارد كه مبین بخشی از مشغلههای مدیر مالی در مدیریت كارآمد وجوه نقد (کوتاهمدت) است. این حوزه در ارتباط با مدیریت سرمایه در گردش است.
خدمات و موضوعات مرتبط
- طراحی و مدیریت سیستمهای مالی
- مشاوره و مهندسی مالی و اقتصادی
- قیمتگذاری بر مبنای هدف
- مشاوره امور بیمهای و مالیاتی
- بودجهریزی سازمانی
- مشاوره روشهای تأمین مالی و سرمایه
- استفاده از ابزارهای کاهش ريسک يا مديريت ريسک
- استفاده از فنآوری محاسباتی و اطلاعاتی پيشرفته در بازارهای مالی و تحليل سرمایهگذار
- مدیریت بازاریابی و بازرگانی
«بازاريابي عبارت از فعالیتهای نيروي انساني است كه از طريق تبادل فرايندها به سمت ارضاء نيازها و خواستهها هدايت شود». تعريف كلاسيك بازاريابي شامل آن دسته از فعاليتهايي است كه كالاها و خدمات را از واحد توليدي و خدماتي به مصرفكننده ميرساند چنين تعريفي ناقص بوده و فعالیتهای بازاريابي را محدود به انجام وظايفي كه صرفاً مابين توليد و مصرف قرارگرفتهاند مينمايد. از جمله اين فعالیتها ميتوان بستهبندي كالاها، نامگذاری و علائم تجاري فراوردههاي كانالهاي توزيع (نظير فروش مستقيم به مصرفكننده نهايي، عمدهفروش، واسطه، خردهفروش) ترابري، انبارداري، روشهاي فروش، آگهيهاي بازرگاني، قيمتگذاري و اعتبارات مصرفي را نام برد. امروزه اين امر مسلم شده است كه يك مدير بازاريابي موفق نميتواند فعالیتهای خود را از زماني كه كالا توليد گرديده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحويل كالا به مصرفكننده به پايان برساند.
قسمتي از فعالیتهای عمده بازاريابي به كارهاي پيش توليدي معطوف ميشود ازجمله فعالیتهای بازاريابي پيشتوليدي، شناخت مصرفكنندگان و رفتار آنان در بازار را ميتوان نام برد. فعاليت ديگر شامل بررسي بازار كالا جهت توليد و فروش مقرونبهصرفه آنها ميباشد باز هم قبل از اينكه واحد توليدي به ساخت محصول اقدام كند مدير بازاريابي بايد كالا را طوري طرحريزي كند كه پس از توليد موردپسند مصرفكنندگان قرار گرفته و نيازها و خواستههاي آنها را برآورده سازد. نوآوري محصولات و خريد كالا و قطعات به منظور توليد و فروش نيز از جمله فعالیتهای بازاريابي پيش توليدي ميباشد. مدير بازاريابي همچنين نميتواند وظايف خود را با فروش و تحويل كالا به مصرفكننده خاتمه يافته پندارد. ازجمله وظايف پس از فروش كالا را ميتوان تعمير و نگهداري كالاهاي فروش رفته، اجراي قرارداد ضمانت كالا، ارائه خدمات به مشتريان و گردآوري اطلاعات پيرامون رضايت مصرفكننده نسبت به كالاهاي فروش رفته و پيشنهاد آن اطلاعات به قسمتهاي مختلف سازمان به ويژه واحد طرحريزي كالا نام برد. علاوه بر فعالیتهای پيش توليدي، توزيعي و پس از فروش بازاريابي تعدادي از فعالیتهای مديريت بازار نيز وجود دارد كه دامنه آنها محدود به هيچ يك از حوزههاي سه گانه بالا نميباشد. ازجمله اين فعالیتهای بازاريابي را ميتوان پژوهشهاي بازار، شرايط محيطي بازار، قوانين و مقررات بازار، سيستمهاي اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقي در امور بازاريابي و بازاريابي بينالمللي نام برد.
اطلاعات نقش مهمي در فعالیتهای مديريت بازاريابي استراتژيك دارد، اطلاعات قابل اطمينان - موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخيص نيازمنديهاي بازار بهبود كالا و خدمات - نوآوري و خلاقيت - برنامهريزي و كنترل براي مديريت بازاريابي با ارزش و مؤثر است كه اين موضوع به عنوان يكي از مسائل مهم مديران بازاريابي در ايران و ساير كشورهاي درحالتوسعه ميباشد.
خدمات و موضوعات مرتبط
- مدیریت و برنامهریزی استراتژیک بازاریابی
- مدیریت قراردادها و روابط حقوقی
- سیستمهای خریدوفروش و تجارت الکترونیک
- تحقیقات بازار، بازاریابی و مدیریت بازار
- سیستمهای مدیریت رضایت مشتری
- سیستمهای مدیریت شکایات مشتری
- مدیریت ارتباط با مشتری
- مدیریت نام تجاری (برند)
- جمعآوري و بررسي اطلاعات به منظور تشخيص وضعيت و استعداد بازار و تعيين نياز مصرفكنندگان
- مشخص نمودن هدفهاي فروش و سهميه بازار
- تعيين آميزه و يا تركيب بازاريابي كه عناصر آن از محصول، قيمت، كانالهاي توزيع و فعالیتهای پيشبرد فروش ميباشند
- سازماندهی فعالیتهای بازاريابي و نيروهاي انساني و آموزش لازم براي آن
- برنامهریزی خدمات بعد از فروش
- بررسي نظريات مصرفكنندگان در ارتباط با محصولات و خدمات ارائه شده
- ايجاد تقاضا براي محصول و خدمات
- ايجاد هماهنگي بين مقدار، زمان و خصوصيات تقاضا
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.